- تاریخ ارسال : پنجشنبه 08 آبان 1399
- موضوعات : سبک زندگی ,
- بازدید : 20 مشاهده
شب یلدا یا همان شب چله، از کهنترین جشنهای ایرانی است که در آخرین شب پاییز، بهعنوان بلندترین شب سال، با شوروشوق زیادی جشن گرفته میشود.
شب یلدا یا همان شب چله، از کهنترین جشنهای ایرانی است که در آخرین شب پاییز، بهعنوان بلندترین شب سال، با شوروشوق زیادی جشن گرفته میشود.
نمیتوان هیچ همسری را پیدا کرد که از طرف مقابلش خواستهای نداشته باشد. حتی زوجهایی که در فضای رمانتیک میگویند: «عزیزم، من از تو هیچ توقعی ندارم»، باز هم در پیچ و خمهای زندگی انتظاراتی دارند که میخواهند به آن توجه شود. البته این انتظارات دوسویه است، چون در زندگیمشترک برای هر دو نفر، حق و حقوقی مشخص شده است که در قالب همان انتظارها باید برآورده شود.
بسياري از دختران و پسران امروزی برای این که خانواده را از علاقه خود به ازدواج با شخصی مطلع کنند با مشکل روبرو هستند و به دنبال راهی برای حل این مشکل خود می گردند.
حاجی فیروز یکی از نمادهای مشهور ایران باستان است. در ایام نوروز او را با شکل و شمایل مشخصی در مکانهای مختلف میبینیم که با خواندن اشعاری مخصوص و تنبک زدن، مژده آمدن فصل بهار را میدهد.
این روزها قیمت سکه درحالی رو به صعود است که پایههای زندگی مشترک برخی خانوادهها لرزانتر شده و در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. در این میان برخی بر این باورند که افزایش قیمت سکه، زنان را تحریک کرده است، تا آنجا که برای گرفتن حقوق مالی خود، مهریه را به اجرا گذاشتهاند و برای گرفتن آن حتی ابایی ندارند که همسرشان به زندان بیفتد! این درحالی است که در نگاه مقابل، بسیاری از کارشناسان معتقدند بهاجراگذاشتن مهریه فقط بهانهای برای زنان است که بتوانند فرصت بیان و تحقق بعضی حقوق اولیه خود را داشته باشند.
گویی جنگی در میان است؛ جنگی میان زندگی ازهمپاشیده و زندگی آینده. برای زندگی دوباره باید خرج کرد و برای زندگی ازهمپاشیده، بیشتر! شاید هم خرج زندگی ازهمپاشیده آنقدر زیاد باشد که به تشکیل زندگی دوباره نتوانند فکر کنند. در این قاعده، حبس هم خیلی دور نیست؛ قسط سر ماهشان را که پرداخت نکنند، پایشان به زندان هم باز میشود.
چهار پنج سال پیش که شمال زندگی میکردیم یه باغچه کوچولو داشتیم جلوی خونه مون و همه جور سبزی و گل توش کاشته بودیم… مرغ و جوجه هم داشتیم وقتی اومدیم تهران سعی کردم خونه رو پر از گیاه کنم و تا حدودی موفق هم بودم، انواع گل ها ی آپارتمانی داشتم و بیشترشون هم سرحال بودن اما از کاشت و نگهداری سبزی فراری بودم چون میترسیدم به ثمر نشینه توی خشکی تهران.